جان لستر جزو افرادیست که کودکیمان را در قشنگ ترین و زیبا ترین حالت ممکن به یادمان می آورد به همین دلیل است که آثار لستر ردهبندی سنی ندارد و همه سنین میتوانند از این حس نوستالژی لذت ببرند زیرا همگی ما دوران کودکی داشتیم و درحال بازی کردن با اسباب بازی هایمان بودیم یا با ماشین های کوچکمان بازی میکردیم؛ واکنون، لستر از آن دوران بهترین داستان ها را برایمان روایت میکند.
3 قطب اصلی انیمیشن سازی جهان در طول تاریخ، اینگونه تکمیل میشود: دیزنی، میازاکی و حال، جان لستر. شخصی که توانست انقلابی دوباره در این دنیای بزرگ و زیبا راه بیاندازد.به طور حتم انیمیشن جزئی جدا نشدنی از زندگی افراد، مخصوصا کودکان است .جان لستر با در هم آمیختن تکنولوژی و هنرش در داستان سرایی، توانست نفسی تازه به دنیای انیمیشن سازی بدمد. او همانند دیزنی دقیقا میداند که مخاطبانش از انیمیشن و پیکسار چه میخواهند و به بهترین شکل آن را به تصویر کشیده است به طوری که، علاوه بر کودکان، تمامی بزرگسالان نیز از دیدن داستان های جذاب اندی و وودی لذت برده اند.حدودا 25 سال پیش جان لستر و تیمش دنیای انیمیشن سازی را دگرگون کردندو با ساخت قسمت اول داستان اسباب بازی ها اولین انیمیشن سه بعدی را روانه سینما ها کردند.اما جان لستر تنها این کار را با دنیای انیمیشن سازی نکرد بلکه بخش بزرگی از کودکی و حس نوستالژی ما را نیز متحول کرد.
جان آلان لستر متولد ۱۲ ژانویه ۱۹۵۷ در هالیوود ایالت کالیفرنیا است. مادر جان معلم هنر و پدرش نیز مدیر فروش کمپانی شورلت بود. او در وایتیر کالیفرنیا بزرگ شد که بسیار شبیه به شهرکی است که در انیمیشن ماشین ها شاهد آن بودیم. لستر از سن کودکی به انیمیشن علاقه زیادی داشت و در سن ۵ سالگی با کشیدن سوارکار بدون سر برندهی جایزهی منطقه ای در محل زندگی اش شد. زمانی که با خانواده اش یکشنبهها به کلیسا میرفتند، او همواره نقاشی مشغول بود و در آن زمان که انیمیشن های انیماتور محبوبش، چاک جونز از تلویزیون پخش میشد او برای دیدنش از مدرسه تا خانه را میدوید تا هیچ کدام از آنها را از دست ندهد، مادرش نیز با دادن کتابهای مربوط به انیمیشن او را در جهت علاقه اش تشویق می نمود. جان لستر زمانی که دبیرستانی شد با خواندن کتاب هنر انیمیشن نوشته باب توماس که در مورد طریقه ساخت انیمیشن زیبای خفته بود، متوجه شد که به انیماتور شدن بسیار علاقه دارد و چند سال بعد با دیدن انیمیشن شمشیر در سنگ محصول سال 1963 دیزنی ، تصمیمش را برای این کار قطعی کرد. مادرش نیز او را تشویق کرد که کاری را در انیمیشن سازی شروع کند و او پس از جری ریس دومین دانشجویی شد که در برنامهی انیمیشن کاراکتر دیزنی نقش ایفا کرد. در طول زمانی که در این برنامه شرکت داشت، دو انیمیشن کوتاه Lady and the Lamp و Nitemar را ساخت که هر دو برندهی جایزه آکادمی دانشجویی انیمیشن شدند. بعد از فارغ التحصیلی در سال ۱۹۷۹، به سرعت کار انیماتوری در والت دیزنی پروداکشنز را به واسطهی موفقیتاش در Lady and the Lamp کسب کرد، اما این کار به هیچ وجه ساده نبود، زیرا کمپانی والت دیزنی در آن سال ها تصمیم به جذب استعداد های جوان داشت و از بین 1000 متقاضی تنها 150 نفر را انتخاب می نمود و در میان آنها تنها 45 نفر موفق شدند که کار دائمی در کمپانی دیزنی داشته باشند و جان نیز یکی از آنها بود .
جان لستر جزو افرادیست که کودکیمان را در قشنگ ترین و زیبا ترین حالت ممکن به یادمان می آورد به همین دلیل است که آثار لستر ردهبندی سنی ندارد و همه سنین میتوانند از این حس نوستالژی لذت ببرند زیرا همگی ما دوران کودکی داشتیم و درحال بازی کردن با اسباب بازی هایمان بودیم یا با ماشین های کوچکمان بازی میکردیم؛ واکنون، لستر از آن دوران بهترین داستان ها را برایمان روایت میکند.از طرفی دیگر این قضیه اثبات شده است که اینگونه انیمیشن ها باعث فعال تر شدن و بروز نبوغ در کودکان میشود و از آنجایی که کودکان ذهنی بسیار کنجکاو دارند و همیشه به دنبال یادگیری هستند، بدون شک کارتونها بهترین منبع برای تفریح و سرگرمی کودکان هستند.
جان لستر به طور اتفاقی در سال های ۱۹۸۰ و ۱۹۸۱ با فیلمهایی مواجه شد که از انیمیشن کامپیوتری برخوردار بودند. این فیلمها که موضوعات ابتدایی مانند کرههای شناور را نشان میداد ، اولین تجربه از انیمیشن کامپیوتری را برای او رقم زد. طبق گفته خودش "در آن سالها مشغول کار کردن برروی انیمیشن Mickey’s Christmas Carol بودم که توسط دونفر از دوستانم، جری ریس و بیل کرویر دعوت شدم تا به تماشای نورپردازی فیلم Tron بنشینم، که در آنجا برای اولین بار با تکنولوژی تصویرسازی کامپیوتری یا به اختصار CGI آشنا شدم و پتانسیل این تکنولوژی را بسیار بیشتر از آنچه که در آن فیلم می دیدم تصور کردم".
لستر متوجه شد که از کامپیوتر میتوان برای ساخت بعد سوم و عمق بخشیدن به انیمیشن استفاده کرد. کاری که قبل از آن امکانش وجود نداشت، اما او میدانست که اضافه کردن بعد سوم به انیمیشنها، آرزوی خیلی زیادی از انیماتورها از جمله خود والت دیزنی بوده است. مدتی بعد از این اتفاقات لستر به دلیل به وجود آمدن مشکلاتی در ساخت پروژهی The Wild Things از دیزنی اخراج شد و همکاری او با دیزنی در این برههی زمانی پایان یافت.
در کنار جان لستر برای خلق اثری چون داستان اسباب بازی ها ، ادوین کتمول وجود دارد که یکی از بنیانگذاران کمپانی پیکسار است. در مورد تخصص کتمول باید گفت در زمینه علوم رایانه یک دانشمند تمام عیار است و تا به حال توانسته باعث پیشرفت و توسعه چشمگیری در زمینه گرافیک رایانهای شود. از میان موفقیتهای او میتوان به کسب جایزه آکادمی علمی و فنی در سال 1993 بابت ساخت نرمافزار Photorealistic RenderMan اشاره کرد.
او در طول تحصیل خود در مورد چگونگی ساخت کارتونهای انیمیشن، ساختارهای طراحی و الگوریتمهای برنامهنویسی گرافیک تحقیقات بسیاری را انجام داد و توانست مفاهیم جدیدی در علم گرافیک رایانهای کشف کند. از میان این مفاهیم میتوان به Texture Mapping اشاره کرد که روشی برای افزودن جزئیاتی مانند رنگ و بافت به تصاویر سهبعدی رایانهای به حساب میآید. شرکت پیکسار با مدیریت استیو جابز افسانهای، یک مکان رویایی برای ادوین کتمول بود زیرا میتوانست به راحتی هر آن چه که در ذهن دارد پیاده کرده و ایدههایش را شکوفا کند.
جان لستر در نوامبر سال ۱۹۸۳ در کنفرانس گرافیک کامپیوتری در کویین ماری حضور داشت که در آن جا، با ادوین کاتمول که در لوکاسفیلم کار میکرد، ملاقات کرد. ادوین کاتمول وقتی متوجه شد که جان از دیزنی اخراج شده، فوری با آلوی ریاسمیت، یکی دیگر از اعضای گروه گرافیک کامپیوتری لوکاس فیلم تماس برقرار کرد و به این موضوع اشاره کرد که لستر برای دیزنی کار نمیکند. اسمیت به کاتمول گفت: “همین الان گوشی را زمین بگذار و او را استخدام کن.” لستر فورا با پیشنهاد او موافقت کرد و به عنوان کارمند آزاد کار را در دسامبر ۱۹۸۳ برای لوکاس فیلم شروع کرد. چون کاتمول اجازه نداشت خودش یک انیماتور را برای کمپانی استخدام کند، به همین دلیل لستر تنها به عنوان یک طراح رابط استخدام شد. چیزی که قبل از آن وجود نداشت و به خاطر همین در جلسههای تعیین بودجه هم در مورد آن صحبت نمیشد. لستر تمام بهار سال ۱۹۸۴ را به همراه تیم کاتمول در لوکاس فیلم مشغول به کار بود و نحوهی کار با نرمافزارهای کامپیوتری و چگونگی استفاده از آن در هنر و ساخت فیلم و انیمیشن را فرا گرفت. در ابتدای ورود به لوکاس فیلم،جان لستر تنها به 3بعدی کردن و عمق بخشیدن به پیش زمینه صحنه ها فکر میکرد اما پس از مدتی که در لوکاس فیلم مشغول رویاپردازی و کار بود، به این نتیجه رسید که تمامی اجزای صحنه،اعم از شخصیت ها نیز باید 3بعدی شوند. در اکتبر ۱۹۸۴ کاتمول پیشنهاد کارمند تمام وقت را به جان داد و لستر کارمند تمام وقت لوکاس فیلم شد. همکاری این دو تا ۱۳ سال بعد از این اتفاقات نیز ادامه داشت که به ساخته شدن اولین فیلم تمام کامپیوتری تاریخ یعنی Toy Story انجامید. به دلیل اینکه جورج لوکاس در آن سالها در تنگنای مالی قرار داشت، مجبور به فروش قسمت گرافیک کامپیوتری کمپانی شد که اسم آن به گروه گرافیکی پیکسار تغییر یافت و بیشترین سهم آن به استیو جابز واگذار شد. در طول زمان، پیکسار از یک گروه که به ساخت سیستمهای گرافیکی و تولید نرمافزار مشغول بود، به استودیوی ساخت انیمیشن تبدیل شد و لستر به کسانی که در آنجا کار میکردند یاد داد که ماشینهایی که آنها میسازند، میتوانند به شکلی داستانها را بازگو کنند که تا کنون شبیه آن در جایی مشاهده نشده است.این تغییر اسم قسمت گرافیک کامپیوتری لوکاسفیلم منجر به پدید آمدن یکی از به یادماندنی ترین صحنه های انیمیشن در طول 35 سال اخیر است زیرا انیمیشن کوتاه Luxo Jr محصول سال 1986 اولین محصول با نام پر افتخار پیکسار است که نامزد جایزه اسکار بهترین انیمیشن کوتاه نیز شد.
Luxo در مورد همان چراغ مطالعهی معروفی است که در حال حاضر نماد پیکسار است.
کار کوتاه بعدی جان لستر را میتوان پیشزمینه خلق Toy Story دانست و باعث شد جان لستر بر سر زبان ها بیوفتد و جایزه اسکار بهترین انیمیشن کوتاه سال را برای او به ارمغان بیاورد.انیمیشن کوتاه tin toy در مورد نوزادی است که به اسباب بازیهایش حمله میکند. از آن جایی که فیلم بسیار تاثیرگذار مطرح شد، لستر امیدوار شد که این انیمیشن کامپیوتری توانایی بهتر شدن را دارد.
و سرانجام جان لستر در سال 1995 بر روی صندلی کارگردانی انیمیشن داستان اسباب بازی ها نشست و اولین انیمیشن بلند پیکسار را تولید نمود. که دیزنی نیز وظیفه انتشار آن را بر عهده گرفت. همانطور که انتظار میرفت این انیمیشن تمام 3بعدی گیشه ها را در نوردید و در آن سال به فروش جهانی بالغ بر 400 میلیون دلار رسید. پس از این اتفاقات دیزنی سعی در به خدمت گرفتن کامل لستر در استودیوهای خود کرد، اما جان با آن مخالفت کرد و در پیکسار ماند و به این صورت از هر دو کمپانی حق الزحمه دریافت میکرد و بسیار ثروتمند شد و در ساخت انیمیشن های بعدی پیکسار هم به آنها کمک کرد.
Toy Story از لحاظِ روایت داستان و شخصیت پردازی کاراکترهایش هوشمند عمل میکند. داستانِ منسجمی که این انیمیشن را پیش میبرد دارای گرههای متعددی است که فهم آن برای کودکان آسان و دیدنش برای بزرگسالان لذت بخش است.
شخصیت پردازی که “جان لستر” از اسباب بازیها ارائه میدهد، حقیقتا به یاد ماندنی است. شخصیت هایی که باور پذیراند و ما را با خود همراه میکنند. شخصیت “وودی” بیشک گل سر سبد این مجموعه است. کاراکتری که با گذشت 25 سال ،با روحی که تام هنکس با صداپیشگیش به او بخشید، هیچگاه به فراموشی سپرده نمی شود.
در سال ۱۹۹۸ جان با همکاری اندرو استانتون دومین فیلم بلند پیکسار A Bug’s Life را کارگردانی کرد که نسبت به فیلم اول پیچیدگی و جذابیت بیشتری داشت و همانند فیلم اول گیشه ها را در نوردید و درنهایت به فروش جهانی 363 میلیون دلار رسید. فیلم در مورد زندگی حشرات و رابطه آنها با یکدیگر است.
در سال بعد قسمت دوم Toy Story و ادامهی زندگی باز و وودی ساخته شد و در مورد دور شدن آنها از خانه بود. این فیلم موفقیت دیگری برای پیکسار بود و اینبار به فروش جهانی نزدیک به 500 میلیون دلار رسید.
جان لستر پس از این فیلم برای مدتی از سمت کارگردانی کنارهگیری کرد. او قرارداد ۱۰ سالهای را با پیکسار در سال ۲۰۰۱ منعقد کرد، سپس به عنوان تهیهکننده در ساخت فیلم های Monsters Inc، The Incredibles و Finding Nemo مشارکت داشت. هرکدام از این فیلمها به صورت جداگانه تاثیرات قابلتوجهی را بر صنعت انیمیشن سازی و تکنولوژی انیمیشن کامپیوتری گذاشتند. هم چنین در این سالها، لستر در ساختن انیمیشن به سایر افراد کمک میکرد ، از جمله استانتون که در کارگردانی در جستجوی نمو بسیار از جان کمک گرفته است.
پس از 7 سال که جان لستر از صندلی کارگردانی فاصله گرفته بود ،در سال 2006 دوباره با ایده ای خاص و جریانساز برگشت.لستر پس ازاینکه دنیای اسباب بازی ها،حشرات ،هیولاها و ماهی ها را به زیبا ترین شکل ممکن به تصویر کشید ، شروع به ساخت دنیایی از ماشین های به شکل و ایده ای جدید نمود تا خاطره ای جدید را برای بینندگان خلق کند. طبق گفته لستر ساخت انیمیشن cars به دلیل علاقه شخصی او به ماشین های رالی است. فیلم در مورد ماشین مسابقهای با نام «مک کویین» است، که به دلیل یک اشتباه از زندگی عادی خود خارج و به شهری نامعلوم پا میگذارد.انیمیشن cars توانست تحسین جهانی را برانگیزد و در نهایت به فروش جهانی 461 میلیون دلار برسد.
در ژانویه 2006 که پیکسار توسط دیزنی خریداری شد، لستر به سمت رئیس بخش خلاقیت ارتقا یافت و چون پیکسار هنوز از دیزنی جدا مانده بود، وی در هر دو کمپانی این سمت را بر عهده داشت. این بازگشت لستر به دیزنی پس از ۲۳ سال بود و دیزنی با این کار میخواست که توسط لستر به بخش انیمیشن سازیاش جان دوباره ببخشد، نه تنها در سه بعد بلکه میخواست دو بعدی را هم زنده نگه دارد.
جان لستر پس از سالها کار در پیکسار و دیزنی و ساخت بیش از نیمی از بهترین انیمیشن هایی که به اندازه آثار فاخر سینما ،ارزشمند هستند در سال 2017 بر اثر اتهاماتی که به او وارد شد، مجبور به ترک پیکسار و دیزنی شد و آخرین اثر او در مقام تهیه کننده، قسمت چهارم داستان اسباب بازی ها بود که به بهترین شکل به این اثر فراموش نشدنی خاتمه داد.
لستر پس از جدایی از دیزنی به بخش انیمیشن سازی کمپانی skydance پیوست.
اما ساخت انیمیشن تنها کار ارزشمند لستر در سینما نبود. لستر یکی از دوستان نزدیک هایائو میازاکی است. او میازاکی را در طی سفرش به ژاپن در سال ۱۹۸۷ ملاقات کرد و زمانی که کارگردانی معروف شد وظیفهی نظارت و انتشار آثار میازاکی در آمریکا را بر عهده گرفت. به طوری که بر دوبلهی آثار به زبان انگلیسی هم نظارت داشت. در سال 2014 که اسکار افتخاری را به میازاکی دادند جان لستر روی سن بود و به این موضوع اشاره کرد که دو نفر در تاریخ انیمیشن سازی همیشه برایش الهام بخش بوده اند، اولی والت دیزنی و دومی هایائو میازاکی.اما حال خود جان لستر به یکی از الهام بخش ترین افراد در سینما تبدیل شده و قطعا نامش در کنار افراد بزرگ این عرصه قرار میگیرد. ما انیمیشن دوستان هیچوقت اهمیتی به حرف هایی که درباره جان لستر میزنند نمیدهیم و همیشه قدردان دنیای پر از رنگی که برایمان ساخت خواهیم بود.