یانوش کامینسکی فیلمبردار لهستانی_ آمریکایی تبار است که در سال 1959 در ژنبیتسه(شهری در لهستان) به دنیا آمده
فیلمبرداران یکی از مهمترین و کلیدی ترین عناصر، در فیلمسازی، مخصوصا در مسائل تکنیکی هستند.به عبارت دیگر، فیلمبردار ،دست راست کارگردان و مهمترین عنصر، بعد از کارگردان در هنگام فیلمبرداری، هم از لحاظ تکنیکی و هم هنری است. به این ترتیب برای کارگردانان، فیلمبرداران بسیار مهم هستند و گاهی کارگردانانی به دلیل ساخت فیلم هایی بسیار تکنیکال، نمیتوانند به هر فیلمبرداری اعتماد کرده و آن هارا برای فیلمبرداری فیلمشان استخدام کنند. یانوش کامینسکی ،فیلمبرداری چیرهدست و برنده 2 جایزه اسکار است، که عمدتا برای فیلمبرداری آثار استیون اسپیلبرگ به شهرت رسیده است و هرجوری که فکر کنید ، فیلمبردار شخصی همانند اسپیلبرگ، با آن کارنامه هنری، باید فرد بزرگی باشد.
یانوش کامینسکی فیلمبردار لهستانی_ آمریکایی تبار است که در سال 1959 در ژنبیتسه(شهری در لهستان) به دنیا آمده.
درخشش او در مقام فیلمبردار در سال 1993 اتفاق افتاد زمانی که اسپیلبرگ برای فیلمبرداری شاهکارش Schindler's List به لهستان رفت و از این رو یانوش کامینسکی را برای فیلمبرداری فیلمش استخدام کرد و کامینسکی برای فیلمبرداری این فیلم برنده جایزه اسکار شد.
کامینسکی باری دیگر برای فیلم saving private ryan دومین جایزه اسکارش را گرفت و به دلیل فیلمبرداری خارقالعاده و تزریق کردن حس ترسی که سربازان تحمل کرده اند از طریق تکنیک دوربین روی دست، تحسین شد. کامینسکی در این فیلم، مخصوصا در 30 دقیقه اول فیلم در ساحل اوماها، به بهترین شکل ممکن فیلمبرداری کرده و یکی از بهترین(شاید بهترین!) دوربین روی دست(hand held) سینما را خلق کردند.
یکی از هنرمندانه ترین کارهایی که یانوش کامینسکی در فیلمها انجام می دهد و در آن حرفهای است، شخصیت پردازی از طریق نور پردازی است. این کار به این معنا نیست که تمامی وظیفه شخصیت پردازی را به دوش میکشد، بلکه قسمتی از آن را (با مشورت کارگردان) که بیشترین تاثیر را روی ناخودآگاه بیننده میگذارد، انجام میدهد. برای مثال به عکس زیر که متعلق به فیلم لیست شیندلر است توجه کنید.
این کاراکتر امون گوت در فیلم لیست شیندلر است.اگر به فیلم نگاه کنید ، صورت او همیشه کامل روشن است.نورپردازی صورت او به صورتی است که هیچوقت سایه ای روی صورت او نمی افتد و دائما نور مستقیم روی صورت او است، زیرا کاراکتر او بسیار واضح و شفاف هست، معمایی درون کاراکترش نیست و کاملا تک وجهی است.با اینکه ذاتی شیطانی در فیلم دارد ولی همانی است که دارید میبینید بدون هیچ پیچیدگی، و بدون هیچ خورده شیشه ای.با این روش نورپردازی، ذهن شما فقط و فقط روی همان ذات شیطانیاش تمرکز میکند؛ بدون فکر کردن به چیز دیگری.
برعکس این کاراکتر، خود اسکار شیندلر، به عنوان نقش اصلی فیلم، با بازی بسیار عالی لیام نیسون، نورپردازی متفاوتی دارد،یه عکس زیر توجه کنید:
اسکار شیندلر کاراکتری پیچیده دارد و در طول فیلم دارد به خودشناسی میرسد و نورپردازی روی صورت او حاکی از همین گفته است.او به لهستان آمده تا فقط پول دربیاورد،ولی در عین حال فردی است ، خوش قلب و مهربان ،بااینکه خود از آن خبر ندارد. به همین دلیل صورتش همیشه پر سایه است.در طی فیلم که او بیشتر به خودشناسی میرسد و جنبه مهربانی اش را بیشتر بروز می دهد ،سایه ها کم کم محو میشوند و نوری مستقیم به صورتش داده می شود و تمامی این نکات ناخودآگاه شما را بازی می دهد و باعث بهتر درک کردن فیلم می شود.
این زوج قدرتمند، تکنیکشان را در فیلم های دیگری نظیر لینکلن، پل جاسوس ها، اسب جنگی و ..نیز انجام داده اند ولی قطعا زیباترین و بارز ترین مثالش در فیلم لیست شیندلر رخ داده است.
یکی از امضا های این فیلمبردار در آثارش، به وجود آوردن شعاع های قدرتمند نور از پنجره است که منجر به خلق صحنه های زیبا و جادویی می شود.کامینسکی گاهی اوقات از این پرتو های نور قدرتمند به عنوان بکلایت استفاده می کند و گاهی برای جدا کردن دنیای فیلم از دنیای واقعی،گویی در مکانی جادویی در حال فیلمبرداری هستند. او از این نور، به عنوان بکلایت(backlight) در فیلم artificial intelligence استفاده کرده و منجر به صحنه ای فوقالعاده شده است.
در نگاه اول ممکن است این مدل نورپردازی بیش از حد نورانی و غلو شده باشد، ولی زمانی که در مسیر داستان و دنیای فیلم قرار می گیرید، میفهمید همگی این تکنیکها در خدمت فیلم هستند و هیچگونه خللی در فیلم ایجاد نکرده، بلکه زیبا ترش نیز میسازد.
بکلایت های پرنوری که کامینسکی در کارهایش به کار میبرد، در کنار جنبه زیبایی و فانتزی کردن، برای جدا کردن سوژه از بکگراند نیز مورد استفاده قرار می گیرد. بهطور کل وظیفه بکلایت نیز همین است ولی کامینسکی با هنری که دارد با استفاده از آن برای جادو کردن در شات هایش استفاده می کند. همانند عکس زیر برای فیلم artificial intelligence که یکی از بهترین نمونه های بکلایت است.
اما همیشه نمیشود از این پرتوهای نور برای فانتزی کردن فیلم استفاده کرد زیرا در فیلم هایی همانند لیست شیندلر یا لینکلن که فیلم های بیوگرافی هستند، جایی ندارند.در این فیلم ها برای زیبا کردن شات ها، ساختن ضدنور و حماسی کردن صحنه استفاده میشود.
اینها چندین نکته مهم در کار های این فیلمبردار است.فیلمبرداری که خود اسپیلبرگ قبل از همکار شدن با او تحت تاثیر کارهایش قرار گرفته بود. کامینسکی غیر از کار های اسپیلبرگ فیلم های خوب دیگری نیز دارد.برای مثال فیلم فرانسوی The Diving Bell and the Butterfly یکی از کارهای زیبا و متفاوتی است که کامینسکی به زیبایی آن را فیلمبرداری کرده است.
در پایین لیست فیلم هایی را که کامینسکی را نامزد اسکار است میتوانید مشاهده کنید:
Schindler's List 1993 (winner)
Amistad 1997
Saving Private Ryan 1998 (winner)
The Diving Bell and the Butterfly 2007
War Horse 2011
Lincoln 2012
در پایین چندی از بهترین شات های یانوش کامینسکی را مشاهده می نمایید: