استودیو BlueTwelve در بازی Stray کاری فراتر از طراحی یک گربهی بامزه انجام داده است، Stray یک بازی حسابشده است که جهان خود را میسازد، داستانی معنیدار را تعریف میکند، فضاسازیهای قابل توجهی دارد و در چند بخش میتواند بازیکن را به فکر فرو ببرد.
استودیو BlueTwelve در بازی Stray کاری فراتر از طراحی یک گربهی بامزه انجام داده است، Stray یک بازی حسابشده است که جهان خود را میسازد، داستانی معنیدار را تعریف میکند، فضاسازیهای قابل توجهی دارد و در چند بخش میتواند بازیکن را به فکر فرو ببرد.
شخصیتهای اصلی صامت در بازیهای ویدیویی چیز جدیدی نیستند، اما Stray مطمئناً این مفهوم را به مرحله جالبی منتقل میکند، Stray با سبکی تلفیقی میان بازی ای پلتفرمر و ماجراجویی ، این دنیای سایبرپانکی و پر از رباتهای آغشته به نئون را به کنسول های شما میاورد تا از این دنیای نئونی و رنگی لذت ببرید.
شاید قرار دادن پلیر در نقش پنجه های یک گربه ممکن است در ظاهر یک کار احمقانه باشد، اما Stary از آن گربه پشمالو استفاده می کند تا این داستان جذاب و قانع کننده را با برخی از اقدامات سرگرم کننده تلفیق و در طول مسیر بیان کند.
واضح تر بخواهم بگویم، در Stray شما نه یک گربه جادویی هستید، نه یک گربه علمی-تخیلی جهش یافته، نه حتی نوعی گربه ابر قهرمان- فقط یک گربه معمولی و بامزه هستید، البته گربه ای که نوعی آگاهی هوشمندانه را نشان می دهد.
سادگی این مفهوم، فوقالعاده عمل میکند، این واقعیت که شما یک گربه هستید، در واقع برای افراد مصنوعی که با آنها تعامل دارید یا کارهایی که از شما خواسته میشود، چندان اهمیتی ندارد، اهالی رباتیک این دنیای سایبرپانک معمولاً با شما صحبت میکنند، مثل هر کس دیگری، و تنها راهی که واقعاً به داستان مربوط میشود این است که شما میتوانید در فضاهای تنگی قرار بگیرید که آنها نمیتوانند.
Stray از این واقعیت که از شما یک گربه ساخته است لذت می برد. شکل گربه ای شما طعمی دوست داشتنی و دلپذیر را به این دنیای تاریک می بخشد، و لحظاتی در سراسر وجود دارد که شما را تشویق می کند که مسئولیت های خود را کنار بگذارید و به سادگی بازی کنید.
در گیم پلی Stray شما را در یکی از دو نوع موقعیت قرار میدهد: یا در سطوح نسبتاً خطی پر از چالشهای سرگرمکننده پلتفرمینگ و حل معماهای سبک قرار میگیرید، یا در حال کاوش در یکی از مناطق بازتر شهر که در آن اقلام جمع آوری می کنید، با روبات های دوستانه صحبت می کنید و وظایف را برای آنها کامل می کنید.
در هر صورت، حرکت کردن به عنوان یک گربه آنطور که من امیدوار بودم روان نیست. بالا رفتن از تهویه نصب شده در کناره های ساختمان یا راه رفتن در کنار نرده ها سرگرم کننده است، اما در واقع یک دکمه اختصاصی برای انجام هیچ یک از این کارها ندارید اما Stray یک ماجراجویی لذت بخش در یک دنیای تاریک اما امیدوار کننده سایبرپانک است، و این به لطف این واقعیت است که شما در تمام مدت به عنوان یک گربه شایان ستایش بازی می کنید.
ترکیبی از پلتفرمسازی ساده و پازلهای آن با ماموریتهای شکار آیتم، در طول داستان تقریباً پنج ساعته به خوبی متعادل است و اگرچه آرزو میکردم در آن زمان حرکتم کمی زیرکتر بود، اما همچنان دوست داشتم از پشت بامها بپرم و در کوچه پس کوچهها بگردم تا اسرار پنهان آن را بیابم.