۱۴۰۱ پنج شنبه ۱ ارديبهشت
تعداد بازدید : 1349

بررسی بازی Ghostwire Tokyo

منطقه شیبویا توکیو یکی از پر جنب و جوش ترین مکان های روی کره زمین است. روز یا شب، معمولاً مملو از مردم است و به طور مثبت پر از انرژی است، اما بازی Ghostwire Tokyo بعد از اینکه یک نیروی ماوراء طبیعی خیابان هایش را به طرز وحشتناکی متروکه می کند، طرف دیگری از این مرکز شهری نمادین را به ما نشان می دهد.
منطقه شیبویا توکیو یکی از پر جنب و جوش ترین مکان های روی کره زمین است. روز یا شب، معمولاً مملو از مردم است و به طور مثبت پر از انرژی است، اما بازی Ghostwire Tokyo بعد از اینکه یک نیروی ماوراء طبیعی خیابان هایش را به طرز وحشتناکی متروکه می کند، طرف دیگری از این مرکز شهری نمادین را به ما نشان می دهد.
 
این یک دید کابوس‌آمیز است، اما یک تفریح کاملاً باورنکردنی، حتی با وجود این بخش از شهر که به طرز شگفت‌آوری شبیه به خود شهر واقعی است و تعهد بازی را نسبت به محیط آن با سطح یکسانی از غیرت برای پذیرش فولکلور و سنت ژاپنی همراه است.
 
بازی Ghostwire: Tokyo نه یک، بلکه دو قهرمان دارد، شما نقش شخصیتی به نام آکیتو را برعهده می‌گیرید. فردی معمولی که سوار بر موتورسیکلت خود در شیبویا توکیو که دچار تصادف شده و جان خود را از دست می‌دهد یا بهتر است بگوییم به کما می‌رود. در همین لحظه است که چیزی شبیه به یک روح از موقعیت استفاده کرده وارد بدن تقریبا بی‌جان آکیتو می‌شود. حالا با حضور این روح که KK نام دارد، آکیتو سلامتی خود را به دست آورده، کمی دچار تغییرات ظاهری شده و مهم‌تر از همه امکان استفاده از قدرت‌های جادویی را به دست می‌آورد. آکیتو تنها بازمانده جسمانی مه مرموز است که شیبویا را به یک شهر ارواح واقعی تبدیل کرده بود.
 
 
 
در نگاه کلی Ghostwire: Tokyo اثری در ژانر اکشن ماجراجویی است اما در واقعیت با یک شوتر اول شخص Open World سر و کار داریم که نمی‌تواند مشخصه‌های اصلی این ژانر را به خود همراه کند. اینکه چرا اثری این چنین از سوی Tango که خود و اعضایش سابقه طولانی در ساخت بازی‌های سوم شخص دارند در ساختار اول شخص دنبال می‌شود برای من هم سئوال است.
 
سیستم مبارزات بازی بدین صورت است که قهرمان داستان چهار عنصر باد، آتش، آب و الکتریسیته را دراختیار داشته و به‌واسطه‌ی آن‌ها باید دشمنان را از بین ببرد. هرکدام از این عناصر عملکرد و ساختار متفاوتی دارند و استفاده مناسب از آن‌ها در طول نبرد، چیزی است که سیستم مبارزاتی گوست‌وایر: توکیو را تشکیل می‌دهد.
 
من از ۲۰ ساعت کاری خود با Ghostwire: Tokyo لذت بردم تا حد زیادی به این دلیل که دنیای آن را بسیار فراگیر یافتم، توجه به جزئیات در خود شهر بسیار چشمگیر است، چه به دنبال باز آفرینی محیط اطراف شناخته شده ترین گذرگاه در جهان باشد و چه به دنبال آوردن زندگی به کوچه پس کوچه های شهر باشد. عناصر و نمادین فرهنگی، اساطیر ژاپنی محیط هایی هستند که من دوست داشتم در جَو شان قرار بگیرم، اگر گیم‌پلی لحظه به لحظه - به ویژه نبردهای تک بعدی و طراحی ماموریت غیر جالب آن - آنقدر ناامیدکننده نبود، Ghostwire: Tokyo می‌توانست واقعاً من را مجذوب خود کند. همانطور که پیش می‌آید، پنهان کاری و اکشن کافی صرفاً به محیط فوق‌العاده اضافه نمی‌کند، اما از درخشندگی آن نیز نمی‌کاهد.
 
captcha
نظر شما پس از تایید نمایش داده خواهد شد.